یک هفته با هر زحمتی بود از گوشه و کنار زندگی زده ایم تا از سی و هشتمین حاصلِ سینماییِ فجر بهره ی فرهنگی ببریم !

شما را در جریانِ بخشی از این انقلاب فرهنگی قرار می دهم :

در فیلم های جشنواره ی "فجر" پسری گونه ی دختری را لمس می کند،

دختران و پسران دمادم دست بِ سیگارند،

روسری ها از حدِ کاکل عقب تر رفته اند،

کاری کرده اند از شنیدن واژه ی دوست دختر یک جوری نشوی دیگر،

در تمامی فیلم ها یا ماریجوانا بود یا الکل،

در فیلم ها پسرانِ زیر سن قانونی برایت جلوی دوربین پُک های عمیق می زنند بِ دخانیات، موتر سواری و ماشین سواری میکنند بعد دختر های زیر سن قانونی هم رگ می زنند برای همین پسر ها.

فیلم ها در دو حالتِ بی ژانری بِ سر می برند؛ یا پر از قتل اند و وحشی گری یا پر از مازوخیسم و سادیسم!

در هر فیلم بی شک یک جنون ادواری پیدا خواهی کرد: فردی کِ مجنونِ قدرت است، زنی کِ بِ طرز دیوانه واری بِ مقاصد خیر خواهانه آدم می کشد و زنِ دیگری در فیلم دیگر کِ خود درگیری مضمن تر از مضمن دارد!

از خدا و پیغمبر هم فقد قسمی باقی مانده لقلقه ی زبانِ مست ها و نعره کش ها و الوات.!

خلاصه تا اینجا همه ی فیلم ها سیاه بوده اند؛

سیاه هایی کِ تهش تو را بِ هیچ تحول مثبتی نخواهند رساند،


دردی کِ در سینمای ایران از تیرگیِ چرکینِ جامعه بِ زیر پوستت تزریق می شود بدونِ هیچ آگاهی بخشیِ مثبتی در جهت التیام درد و یا کاهش آن است و تو صرفن آگاهی ات از جامعه ات بِ طرز لجن گرفته ای افزایش میابد در این رسانه ی پر مدعا،

میدانم واژه ی سیاه نمایی معنای حقیقیِ خود را در لا به لای دروغ ها و بهانه ها گم کرده است؛ اما با توجه بِ معنای حقیقیِ این کلمه؛ سینمای ایران مدت هاست کِ سیاه نما شده است!

یا بِ عبارتی سیاهِ بیش از حد نما؛

اینکه در چندین فیلم از جهات مختلف بدانم عرق خوری عادی است، اعتیاد غیر قابل کنترل است، ن در امنیت نیستند، روابط سفید دامان خیلی ها را سیاه کرده است و غیره و ندانم راه حل چیست تا کجا و تا چند فیلم می تواند موثر باشد ؟ آگاهی بخشی در مورد قشر محروم تر جامعه کِ شاید هرگز ندیده باشی شان و هیچ کاری هم نتوانی برای شان بکنی چِ اوتوپیایی را در پی خواهد داشت؟

خلاصه کِ چیزِ جدیدی از این جشنواره بِ آگاهی مان اضافه نشد؛ فقد از هنر بازیگری لذت بردیم :)

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها